وبلاگ رسمی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)

ما نیاز به بازپروری فرهنگی داریم

سه شنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۴۰ ب.ظ


فرهنگ موجود جامعه که شاید بیش از هرچیز بتوان آنرا حاصل از تدابیر نامناسب سیاستمداران و سکانداران عرصه فرهنگ کشور دانست ،نیازمند بازپروری و فرهنگسازی قدرتمندی است که با توجه به نیاز جامعه واجب عینی است.

نویسندگان و منتقدانی که از این موارد می نویسند،نه از روی غرض ورزی که از روی دلسوزی است،فلهذا از کوچکترین بی مهری رنجیده خاطر می شوند. عدم احترام به همدیگر و حمله به ابراز نظر یک دوست،یک هموطن یا بهتر است بگوئیم یک انسان،مصداق کامل بی فرهنگی و عدم تحمل نظر مخالف است.

چند روز قبل(شنبه) ، من به ستاد مرکزی سرکار خانم مهندس زرآبادی رفتم تا از طرف جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) ،تریبونی که برای ابراز نظر و تبیین برنامه هایشان برای این بانوی مکرمه آمده شده بود را خدمت ایشان اعلام کنم.

هوای قزوین با بارش اندک باران بشدت دلچسب و دلپذیر بود،در سردر ستاد ایشان موسیقی خاطره انگیز «یار دبستانی» طنین انداز شده بود،پس از پرس و جو ها توسط حاضرین ستاد ایشان،من به یکی از مسئولان  معرفی شدم.سلام و احوالپرسی گری با هم داشتیم تا اینکه بنده به ایشان موضوع را اطلاع دادم و نامه مربوطه که دعوتنامه حضور سرکارخانم مهندس زرآبادی در دانشگاه مادر استان بود را تقدیم کردم و معروض داشتم که دانشجویان از حضور ایشان در فضای علمی و آکادمیک خوشحال می شوند، اما این عزیز، که از بردن نامش معذورم،بسرعت لحن گرم و صمیمی خود را تغییر داد و با پرخاش و زیر سئوال بردن تشکل جامعه اسلامی دانشجویان که در چارچوب قوانین وزارت علوم فعالیت می کند   و توهین یه شخص بنده تا نحوه لباس پوشیدن و غیره و ذلک مرا به سمت درب خروجی روانه کرد و گفت خانم زرآبادی هرگز تمایل به حضور در فضای آکادمیک ندارند و آراء ایشان از جای دیگر تامین می شود. نهایتاً این عزیز را در حین توهین های ایشان خداحافظی کردم و محل را ترک کردم زیرا چیزی که بشدت احساس میشد هوش هیجانی بر ایشان غلبه کرده است .

پس از گذشت اندکی برای دریافت پاسخ شفاف از سوی سرکارخانم مهندس زرآبادی به ستاد ایشان بازگشتم  ولی اینبار ، دوست قبلی حضور نداشتند و بنده با آقای درافشانی که بنظر فرد ارشد در ستاد بودند صحبت کردم و ایشان از بابت رفتار نامناسب یار دبستانی خود عذرخواهی کرد و اعلام کرد که این دعوتنامه را به اطلاع سرکارخانم زرآبادی خواهند رساند و پس از آن در اسرع وقت اطلاع خواهند داد. (البته با گذشت دو روز از این مکالمه هنوز اطلاعی از پاسخ ایشان به تشکل جامعه اسلامی دانشجویان واصل نشده است.)

من با سعه صدر با این برخورد رفتار کردم و این رفتار دوست عزیزمان را به دل نگرفتم،اما رعایت ادب و تعامل با شخصی که مخالفِ نظرات ما است بخش اول زندگی مدنی است.(در نظر بگیرید من صرفاً نامه رسان ماجرای فوق بودم!).

اما من می خواهم از شرح این واقعه سئوالی را مطرح کنم،آیا خانم زرآبادی که توان اداره فرهنگی سیاسی یک ستاد با حداکثر 200 نفر عضو را ندارد،چگونه ادعای اصلح بودن در انتخابات برای یکی از عالی ترین قوای این مملکت را دارد که به فرموده پیر جماران در راس امور است؟ آیا افرادی که خود را اصلاح طلب می خوانند، خود را اصلاح طلب می دانند؟آیا از آرمان های خود فاصله نگرفته اند؟ آیا کسانی که همیشه مدعی شعار «زنده باد مخالف من» هستند ، توان تحمل دعوت فعالین دانشجوئی که درخواست روشنگری دارند را ندارند؟

این تنها یک نمونه از سیل بی فرهنگی است  که امروزه با آن مواجهیم ،اما باید بررسی نمود که چرا و چطور امت مسلمان با تمدنی 1400 ساله و ملتی با تاریخچه 2700 ساله به جائی رسیده اند که نمی توانیم از فرهنگ غنی خود بهره برداری کنیم؟
کلام آخر: ما نیاز به بازپروری فرهنگی داریم،اگر امیدی به  اصلاح از جانب مسئولین فرهنگی شهر ها و استان ها و مجلس و ... نیست،ما می توانیم آغاز کننده مسیر اصلاح فرهنگ جامعه باشی


 (امیر فراهانی)

مطالب مرتبط:

عدم پاسخگوئی سرکارخانم مهندس زرآبادی به دعوت تشکل جامعه اسلامی دانشجویان



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی